دل زشوق دیدار تو پرگشود
هم از آن آشیانه
ره بپیمود
دل زتمنای دیدار تو
( دل آرا شرکاء )
delara
shoraka
آخه تو از کدوم ستاره ای
که اندر دل دیوانه ام
هم آشیانه ای
که از شوق دیدار تو سرمستم
همچون عروسی
به گردا گرد تو
گردم گردم
تو اندرون دل خانه ای
( دل آرا شرکاء )
delara
shoraka
بالهایم کجاست
تو را در رویا یا حقیقت میبینم
تو را در آن جاده بی انتها میبینم
آغوش غریب تو را
بر لب صحرا می بینم
از آن محال دل بریدم و اندیشیدم
بالهایم کجاست من بی تو میمیرم
( دل آرا شرکاء )
هم جاریست بر لبم
آن نغمه های شیرین تو
در آن چکاوک دل کند آواز
رخ سیمین توست در دلم پیدا
نازنینم امروز عشق تو
جاری شد
در نغمه های شیرین دل آرا
( دل آرا شرکاء )
خوشا آن دمی که دل
از آن یار باشد
خوشا آن لحظه موعود
خوشا آن لحظه تیر رس
و آن چاشنی تاروپود
تو در جواب آیی
تو در رکاب آیی
تو در آن لحظه موعود
خوری سوگند جاودانه
تو در آن جام مینا بنگری
و از هستی خویش بدانی
( دل آرا شرکاء )
تو را پسندیدم
تو را ناگهان دیدم و پسندیدم
آن نگاه زیبایت را
آن شور و عشق و مستی را
دیدم و پسندیدم
ناگهان دل آرای قلبم شدی
تو شدی مونس شبهام
( دل آرا شرکاء )
محو تماشای توأم
تویی که در راستای زمانم
بنشسته ای خوش
گو غم غریبی و غربت
از توست ، از آن
برکت توست
( دل آرا شرکاء )
تنهام
امشب باز من تنهام
همچون هزار سالی که گذشت
خنده های من کو
شادی و لبخند دل آرا کو
باز من تنهام
و میدانم روزی از آن افق
همیشه تنهایی خواهی آمد
با سرود دل انگیز رویاهام
( دل آرا شرکاء )
بی قرار
من و تو بودیم
در آن دیار
من عاشق و تو بی قرار
تو به گرمای تابستان
تو به عشق زمستان
تو به آن ناله شبانه
( دل آرا شرکاء )
عاشقانه
مایوس آن زمان نباش
که تو را عاشقانه خواهم
من تو را همره
و هم دیوانه میخواهم
تو را
و آن تنگ نظری هایت را
دیدم و باز
دیوانه وار میخواهمت
( دل آرا شرکاء )